رابطه فرم شهری، فعالیت فیزیکی و سلامت یکی از مباحثی است که اخیراً در کشورهای مختلف مطرح شده است. امروزه تحقیقات زیادی با محوریت تاثیر طراحی شهری روی سلامت و کیفیت زندگی طرح شده است که فرم شهری چگونه روی سلامت و فعالیت فیزیکی افراد تاثیر دارد. موسسات فراوانی از جمله RGMS اعتقاد دارند که هدف سلامت عمومی ارتقای محیط طبیعی، ساختمانها، فضای شهری سرزنده و غیره است. الگوی توسعه و بازطراحی نواحی شهری باید طوری باشد که وابستگی به اتومبیل و حمل و نقل را کمتر کند و انگیزش لازم برای پیاده روی را بوجود بیاورد. البته مشکلات ناشی از آلودگی هوا در شهرهای بزرگ عاملی موثر برای کاهش این میزان میتواند باشد . تحقیقات اخیر نشان میدهد که عناصر طراحی شهری روی میزان پیاده روی افراد میتواند از طریق فشردگی محلات با بلوکبندیهای کوچک، فضاهای سبز محلی، پیادهروهای عریض، عناصر بصری جذاب، کاربریهای مختلط و کاهش فاصله محل کار و مراکز خرید تأثیر گذار باشد (Ewing et al, 2003). به طور کلی فاکتورهای محیطی یکی از عاملهای اصلی برای تغییر نگرش و ترغیب افراد از کم تحرکی و وابستگی به اتومبیل به پیادهروی و فعالیت فیزیکی شناخته میشوند. فرم شهر بزرگترین مقیاس طراحی است که شامل هر عنصری از ساختمانها تا حمل و نقل میشود. شواهد کافی وجود دارد که طراحی شهری تأثیر مهمی در سلامت عمومی دارد (Design Community& Environment, 2006). فرمهای ساختمانی، الگوهای کاربری و حمل و نقل و همچنین سازماندهی کلی مکانها راهکارهای موثری در این زمینه میباشند. جایی که مردم زندگی میکنند، جایی که آنها کار میکنند، چگونه آلودگی ایجاد میکنند، آنها با چه نوع خطرات محیطی رو به رو هستند و سؤالاتی دیگر که مستقیماً به طراحی محله مربوط میشوند (Frank et al. 2003). طراحی شهری خوب میتواند نقشی مهمی در تغییر دادن شرایط روحی و فیزیکی افراد داشته باشد و روی رفتار افراد تأثیر گذارد که این امر متعاقباً به طور مستقیم با سلامت عمومی ارتباط پیدا می کند (بحرینی و خسروی ،1389). در شهرهایی که فرم شهری فشردهای ندارند مردم به اتومبیل وابستهاند و همین امر هم به آلودگی هوا و هم افزایش وزن و چاقی افراد کمک میکند و بدنبال آن بیماریهای قلبی عروقی و میزان مرگ و میر افزایش پیدا میکند (Frumkin, 2005).
اوینگ و همکاران (2013)، در مطالعهای نشان دادند که ساکنین نواحی متراکم درون شهری BMI مناسبتری از افرادی که در مناطق شهری پراکنده زندگی میکنند دارند که این به علت تفاوت میزان پیادهروی افراد میباشد. همچنین آنها تأکید داشتند که فرم شهری روی چهار گونه فعالیت فیزیکی ناشی از گذران اوقات فراغت، جابه جایی و حمل و نقل، اشتغال و ست تأثیر گذار است که بدین طریق به طور مستقیم با چاقی و اضافه وزن و همچنین بیماریهای قلبی و عروقی ارتباط پیدا میکند. مهمترین عامل برای این موضوع مطابق 2 نمونه محله انتخاب شده در سانفرانسیسکو، تراکم و اختلاط کاربریها در مقیاس محلی است. طبق این مطالعه هرچه محله متراکمتر و کاربریهای مقیاس محلی (تجاری، فضای سبز) و شبکههای رفت آمدی شرایط کالبدی مناسبی داشته باشند مردم به فعالیت فیزیکی و پیادهروی ترغیب میشوند (Handy , 1996).
درباره این سایت